محل تبلیغات شما

ما از سال 75 که خونه رو خریدیم، تنها کاری که توش انجام دادیم این بود که در بالکن جلوی آشپزخونه رو برداشتیم، بدون اینکه به دیوارهای دو طرفش دست بزنیم.
جلوی بالکن هم یک پنجره ی بزرگ آلومینیومی کار گذاشتیم تا بالکن محفوظ بشه. (نمای داخل بالکن آجری بود در حالی که دیوارهای آشپزخونه کاشی بود)
زمانی که دیوار تخریب می شد فریبرز گفت: این پنجره آلومینیومی خیلی بزرگه، به نظر من پنجره رو برداریم و به جاش در قسمت وسط، یک پنجره ی کوچک پی وی سی دو جداره کار بذاریم و دو طرف پنجره دیوار بکشیم. اگه دوست داشته باشید می تونید جلوی دیوارها، کابینت بزنید. (یکی از خوبی های فریبرز همین پیشنهادایی هست که می ده!)
بر خلاف همیشه کامی از پیشنهاد فریبرز استقبال کرد.
فریبرز آقایی به نام قلعه نوبی رو معرفی کرد که کارش ساخت در و پنجره ی پی وی سی هست.
آقای قلعه نویی آمد و مشغول اندازه گیری و طراحی پنجره شد.
کامی گفت یک در و دو تا پنجره ی آهنی داریم، وقتی بارون میاد آب از زیر این در و پنجره ها راه می گیره و میاد تو خونه مون، برای همین می خوام اونا رو هم پی وی سی و دو جداره کنم
آقای قلعه نویی در اون یکی بالکن (بالکنی که جلوی اتاق خوابه) و پنجره های پذیرایی و اتاق خواب رو هم اندازه گرفت.
من گفتم ما الان نمی تونیم هزینه ی ساخت در و پنجره ها رو به شما بدیم، قبول می کنید یک مبلغ کم الان بگیرید و بقیه ش رو بعد از عید تسویه کنیم؟
آقای قلعه نویی شرایط ما رو قبول کرد و رفت.
یکی دو روز بعد آمد طرح در و پنجره ها رو نشون داد و رفت که اونها رو بسازه که البته نمی دونم الان در چه مرحله از ساخت در و پنجره هاست. ( احتمالا امروز یک سر می زنه)

ماجراهای بنایی- قسمت یازدهم (فروش ضایعات)

ماجراهای بنایی- قسمت دهم (مرگ نابهنگام همسایه)

نهراسيم از مرگ... مرگ پايان كبوتر نيست

پنجره ,رو ,یک ,بالکن ,ی ,پی ,و پنجره ,در و ,پی وی ,وی سی ,پنجره ی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

عکاسی و امور مربوط به عکاسی